اذن الهی
یکی از تعبیران قرآن کریم تعبیر اذن است . مفهوم اذن آنطور که در محاورات عرفی استعمال می شود جایی به کار می رود که فاعل بخواهد در چیزی که مملوک دیگری است تصرف قانونی کند مثلا کتابی مال کسی است اگر بخواهیم آنرا مطالعه کنیم باید از صاحبش اذن بگیریم وبه همین معنی درقرآن نیز آمده است مثلا بچه ها وقتی میخواهند وارد اتاق پدر و مادر شوند اذن بگیرند.
ولی مورد استعمال اذن در قرآن کریم خیلی گسترده تر از این است یعنی در امور تکوینی هم تعبیر اذن به کار رفته است و در مورد هر فاعلی که فعلش را انجام می دهد تعبیر اذن الهی به کار رفته است خواه فاعل ارادی باشد مثل انسان یا فاعل گیاهی مثل گیاه ، خواه امور دنیوی و خواه در امور اخروی مثلا سوره اعراف آیه 58. زمین خوب گیاه خود را به اذن پروردگارمی رویاند یا در مورد افعال طبیعی انسان .سوره آل عمران آیه 145
هیچکس نمی تواند بمیرد مگر به اذن الهی یا در مورد افعال انبیاء پیغمبر از پیش خود نمی تواند معجزه ای بیاورد مگر به اذن الهی .
پس می توان نتیجه گرفت هیچ حادثه ای در عالم بدون استناد تکوینی به خدا تحقق نمی یابد . هر فاعلی ، هر عاملی هر نحو کاری و تصرف وتاثیری بخواهد انجام دهد باید به نیروی الهی باشد واین مقتضای توحید افعالی است . اما گاهی رسما فعل را به خدا نسبت می دهیم مثل خیلی تعبیراتی که در توحید افعالی بیان کردیم و گاهی اعتبار نازلتری است یعنی فعل را به خدا نسبت نمی دهیم بلکه به فاعلی نسبت می دهیم که آن فاعل باذن الهی کار را انجام می دهد.
یکی دیگر از تعبیراتی که در مورد اذن به کار می رود در قرآن این است که خدا افعال خودش را هم گویی مربوط به اذن فرموده است یعنی کار خودش هم مربوط به اذن او باشد.این تعبیر معنایش اینست که نیاز به اذن دیگری ندارد . مثلا از کسی سوال می کنند : شما به اذن چه کسی از خانه خود خارج شدی ؟ میگوید به اذن خودم یعنی به اذن دیگری نبود پس مجموعا از این آیات می توان استفاده کرد که یکی از مراحل تحقق افعال الهی بعد از علم به هر فعلی که از خدا صادر می شودچه بلا واسطه و چه مع الواسطه (اذن ) است یعنی عقل این مفهوم را انتزاع می کند که کارهایی که در حیطه قدرت خدا ا نجام می گیرد بدون اذن او نمی شودو این اذن تکوینی است . و بعضی چیزهایی که متعلق اذن تکوینی قرا می گیرد اذن تشریعی هم دارد
کتاب معارف قرآن : استاد محمد تقی مصباح یزدی