کارگاه علوم ومعارف قرآنی 9

کارگاه علوم و معارف قرآنی شماره 9

قرائات

قرائت همان تلاوت و خواندن قرآن کریم است و اصطلاحا به گونه ای از تلاوت قرآن اطلاق می شود که دارای ویزگی های خاصی است. بدین معنا که هرگاه تلاوت قرآن به گونه ای باشد که از نص وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قراء معروف استوار باشد قرائت قرآن تحقق یافته است البته قرآن دارای نص واحدی است و اختلاف میان قرء بر اثر به دست آوردن و رسیدن به آن نص واحد است. اختلاف قرائات به سبب این عوامل است:

الف) اختلاف مصاحف اولیه

ب) نارسایی خط و نوشته های قرآن

ج) ابتدایی بودن خط نزد عرب آن روز

دانشمندان اهل سنت احادیث متعددی در مورد قرائات هفت گانه قرآن نقل می کنند که در یکی از آنها آمده است که پیغمبر فرمود: خداوند مرا مامور کرد که قرآن را به یک حرف قرائت کنم، از او خواستم که بر امت و پیروان من آسان گیرد لذا مرا امر داد به دو حرف قرائت نمایم، درخواست نمودم آسانتر کند دستور داد قرآن را به هفت حرف بخوانم.

روایت نزول قرآن به هفت حرف، اگر چه بطرق متعددی رسیده است ولی چون توضیح قابل توجه و مطمئنی درباره آن اظهار نشده است مجمل و عام می باشد. بنابراین تشخیص لهجات قرآن و توضیحات دیگراضافاتی است که مربوط به متن حدیث نمی باشد و در مردم این توهم را ایجاد کرده که جزء متن حدیث است. عده ای از علما و دانشمندان علوم قرآنی نوعا یادآور شده اند که قرآن جز به زبان و لغت قریش به زبان دیگر نازل نگردیده است.

ولی حقیقت مطلب این است که اگر ما مواضع اختلاف قراآت را در قرآن بررسی کنیم حتی در پیچیده ترین و ناهموارترین موارد خود طوری نیست که تلفظ یا فهم آن شاق و غیر قابل امکان باشد بلکه قبایل مختلف عرب و غیر عرب می توانستند به آن ها تکلم نموده و یا آنها را درک کنند. پس این علل و موجبات نمی توانند مجوز قراآت مختلف باشد بنابراین تعلیل نزول قرآن به هفت حرف وجه درستی ندارد و حتی حدیث مزبور را متزلزل می سازد.

رابطه ناگسستنی شیعه با قرآن:

هرگاه تاریخ قرآن مجید و دوره هایی که نسل بعد نسل بر قرآن گذشته بررسی کنیم در می یابیم که نص کنونی قرآن با وضع موجود اصولا محصول کوشش های شیعه است و اینان هستند که در حفظ و ضبط قرآن تلاش کردند و در تنظیم آن به نحو احسن و شکل گذاری و زیبایی آن از هیچ اقدامی فروگذاری نکردند در حقیقت اگر قرآنی وجود داشته باشد که بتوان آن را مصحف شیعی نامید همین مصحف موجود است. و با توجه به نقش ائمه شیعه و حفاظ و هنرمندان شیعه در طول تاریخ نسبت به مصحف باید قرآن را به شیعه منسوب کرد. علی (ع) اولین کسی است که اندیشه گردآوری قرآن را پس از پیامبر اظهار کرد و هر چند قرآنی را که ایشان گردآوری کرده نپذیرفتند ولی اندیشه گردآوری قرآن در همان زمان اثر خود را به جا گذاشت. قرائت کنونی که قرائت حفض است که یک قرائت شیعی خالص است که آن را حفض که از اصحاب امام صادق(ع) است از شیخ خود عاصم روایت کرده است او نیز از بزرگان معاریف شیعه بشمار می آمد و قرائت را از شیخ خود سلمی اخذ کرده است. سلمی خود از خواص علی (ع) بود که مستقیما قرائت را از امام علی(ع) فراگرفت و حضرت علی(ع) نیز آن را از پیامبر اکرم(ص) و ایشان نیز از خداوند اخذ کرده اند.

کارگاه علوم و معارف قرآنی شماره 9

قرائات

قرائت همان تلاوت و خواندن قرآن کریم است و اصطلاحا به گونه ای از تلاوت قرآن اطلاق می شود که دارای ویزگی های خاصی است. بدین معنا که هرگاه تلاوت قرآن به گونه ای باشد که از نص وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قراء معروف استوار باشد قرائت قرآن تحقق یافته است البته قرآن دارای نص واحدی است و اختلاف میان قرء بر اثر به دست آوردن و رسیدن به آن نص واحد است. اختلاف قرائات به سبب این عوامل است:

الف) اختلاف مصاحف اولیه

ب) نارسایی خط و نوشته های قرآن

ج) ابتدایی بودن خط نزد عرب آن روز

دانشمندان اهل سنت احادیث متعددی در مورد قرائات هفت گانه قرآن نقل می کنند که در یکی از آنها آمده است که پیغمبر فرمود: خداوند مرا مامور کرد که قرآن را به یک حرف قرائت کنم، از او خواستم که بر امت و پیروان من آسان گیرد لذا مرا امر داد به دو حرف قرائت نمایم، درخواست نمودم آسانتر کند دستور داد قرآن را به هفت حرف بخوانم.

روایت نزول قرآن به هفت حرف، اگر چه بطرق متعددی رسیده است ولی چون توضیح قابل توجه و مطمئنی درباره آن اظهار نشده است مجمل و عام می باشد. بنابراین تشخیص لهجات قرآن و توضیحات دیگراضافاتی است که مربوط به متن حدیث نمی باشد و در مردم این توهم را ایجاد کرده که جزء متن حدیث است. عده ای از علما و دانشمندان علوم قرآنی نوعا یادآور شده اند که قرآن جز به زبان و لغت قریش به زبان دیگر نازل نگردیده است.

ولی حقیقت مطلب این است که اگر ما مواضع اختلاف قراآت را در قرآن بررسی کنیم حتی در پیچیده ترین و ناهموارترین موارد خود طوری نیست که تلفظ یا فهم آن شاق و غیر قابل امکان باشد بلکه قبایل مختلف عرب و غیر عرب می توانستند به آن ها تکلم نموده و یا آنها را درک کنند. پس این علل و موجبات نمی توانند مجوز قراآت مختلف باشد بنابراین تعلیل نزول قرآن به هفت حرف وجه درستی ندارد و حتی حدیث مزبور را متزلزل می سازد.

رابطه ناگسستنی شیعه با قرآن:

هرگاه تاریخ قرآن مجید و دوره هایی که نسل بعد نسل بر قرآن گذشته بررسی کنیم در می یابیم که نص کنونی قرآن با وضع موجود اصولا محصول کوشش های شیعه است و اینان هستند که در حفظ و ضبط قرآن تلاش کردند و در تنظیم آن به نحو احسن و شکل گذاری و زیبایی آن از هیچ اقدامی فروگذاری نکردند در حقیقت اگر قرآنی وجود داشته باشد که بتوان آن را مصحف شیعی نامید همین مصحف موجود است. و با توجه به نقش ائمه شیعه و حفاظ و هنرمندان شیعه در طول تاریخ نسبت به مصحف باید قرآن را به شیعه منسوب کرد. علی (ع) اولین کسی است که اندیشه گردآوری قرآن را پس از پیامبر اظهار کرد و هر چند قرآنی را که ایشان گردآوری کرده نپذیرفتند ولی اندیشه گردآوری قرآن در همان زمان اثر خود را به جا گذاشت. قرائت کنونی که قرائت حفض است که یک قرائت شیعی خالص است که آن را حفض که از اصحاب امام صادق(ع) است از شیخ خود عاصم روایت کرده است او نیز از بزرگان معاریف شیعه بشمار می آمد و قرائت را از شیخ خود سلمی اخذ کرده است. سلمی خود از خواص علی (ع) بود که مستقیما قرائت را از امام علی(ع) فراگرفت و حضرت علی(ع) نیز آن را از پیامبر اکرم(ص) و ایشان نیز از خداوند اخذ کرده اند.