کارگاه علوم ومعارف قرآن 7

کارگاه علوم و معارف قرآن شماره 7

محکم و متشابه

خداوند در آیه 7 سوره آل عمران می­فرماید: او کسی است که فرستاده است بر تو کتاب را بعضی از آن آیت ­های استواری است که آنها مادر کتاب هستند و بخش دیگر متشابهات پس آنان که در دل­هایشان کجی هست پیروی می­کنند آن چه را که متشابه است. از آن برای فتنه جویی و از پی تأویل آن در حالی که نمی­دانند تأویل آن را به جز خدا و فرو رفتگان در علم. می گویند ایمان آورده­ایم به آن همگی از نزد پروردگار ماست و یادآور نمی­شوند جز خردمندان

مطابق این آیه کریمه بخشی از آیات قرآن متشابه می­باشد که مایه شبهه و گاه دست آویزی برای فتنه جویان است.

اکنون جای این سوال است: چرا چنین شده و آیات متشابه کدامند که چنین ویژگی را دارند؟ برای پاسخ به این سوال باید بدانیم که محکم به چه آیاتی گفته می­شود.

احکام در قرآن به سه معنا به کار رفته:

1.استوار بودن گفتار یا کرداری که راه خلل و شبهه در آن بسته باشد. در مقابل آن متشابه قرار دارد؛ گفتاری نارسا یا کرداری شبهه­انگیز

2. پایدار و ثابت بودن، در مقابل ناپایدار. احکام ثابته در شریعت را محکم می­گویند، در مقابل احکام منسوخه. چنان چه در باب ناسخ و منسوخ اصطلاح «اِحکام» به کار می­رود و بر آیات غیر منسوخه، محکمه گفته می­شود.

3. اتقان و دقت در عمل یا گفتار، که بر اساسی متین و مستحکم استوار بوده باشد، آن را محکم یا مستحکم گویند.

محکم – در مقابل متشابه – به معنای استوار و خلل ناپذیر، از ریشه «حَکَمَ حَکـماً» گرفته شده و به معنای بازداشتن و جلوگیری از هرگونه اخلال­گری و تباهی را می­رساند.

تشابه نیز در قرآن به دو معنا به کار رفته:

1.همانند و یکسان بودن، چنان چه در سوره زمر آیه 23 می­خوانیم: «خداوند بهترین گفتار را فروفرستاده و آن نوشته­ای است {سرتاپا} یکسان و یکنواخت در نیرومندی بیان و استواری گفتار قابل تکرار در تلاوت. آنان که از پروردگارشان می­هراسند اندام بدنشان از آن به لرزه می­افتد». و این دلیل آن است که از نزد خدا فرستاده شده و سخن بشری نیست، اگر گفتار آدمیان بود در آن اختلاف و دگرگونی به چشم می­خورد.

2. شبهه انگیز بودن، چنان چه گفتار یا کرداری – بر اثر احتمالاتی چند – شبهه برانگیز باشد و مقصود پنهان گردد. در سوره بقره آمده: «ان البقر تشابه علینا». آیه 70

گاوی که دستور ذبح آن صادر گشته اکنون برای ما – بنی اسرائیل – مایه شبهه گردیده روشن نیست که مقصود، کشتن یک گاو معمولی است یا آن که در پس این دستور، رازی نهفته که ما از آن آگاهی نداریم.

تشابه به همین معنای دوم، مورد بحث ما است.

تشابه از ریشه «شبه» اسم مصدر، به معنای مثل و همانند گرفته شده است. این همانندی مایه شبهه می گردد. زیرا حقیقت پنهان گردیده حق و باطل به هم آمیخته مایه اشتباه حق به باطل شده است. لذا یک گفتار با یک کردار حق گونه به صورت باطل جلوه­گر شده است.

از این رو، تشابه علاوه بر آن که بر چهره لفظ یا عمل، پرده­ای از ابهام می­افکند، موجب شبهه نیز می­باشد. بدین ترتیب هر متشابهی هم به تفسیر نیاز دارد که رفع ابهام کند و هم به تأویل نیاز دارد تا دفع شبهه کند. لذا تأویل نوعی تفسیر است که علاوه بر رفع ابهام، دفع شبهه نیز می­کند.

هر کجا تأویل باشد تفسیر نیز هست. تفسیر در مورد مبهمات است که در محکم و متشابه هر دو وجود دارد و تأویل صرفا در متشابه است که هم ابهام و هم تشابه دارد.

 

 

 

 

 

 

 

کارگاه علوم ومعارف قرآنی 6

کارگاه علوم و معارف قرآنی 6

نسخ

نسخ – اساسا – به معنای فسخ و گسستن چیزی پیوند خورده به کار می رود که در اصطلاح قدیم هرگونه تغییر در حکم سابق را نسخ می گفتند، ولی نسخ مصطلح آن است که : حکم شرعی سابق، با تشریعی لاحق، کاملا برداشته شود.

لذا شرط آن است که ناسخ و منسوخ هر دو حکم شرعی باشند، و نیز حکم سابق به گونه­ای باشد که برحسب ظاهر اقتضای تداوم داشته باشد و تنها با تشریع حکم لاحق برداشته شود.

از این رو نسخ در شریعت را اگر بپذ یریم همانا نسخ ظاهری است نه واقعی زیرا نسخ حقیقی آن است که میان حکم سابق و حکم لاحق تنافی کلی وجود داشته باشد.

لذا در شریعت نسخ بدین معنا پذیرفته نیست، زیرا اولا تنافی میان احکام وجود ندارد. ثانیا هرگونه تجدیدنظر در ساحت قدس الهی راه ندارد.

عمده بحث این است که آیا نسخ درون شریعتی به ویژه در قرآن کریم صورت گرفته یا نه؟

انواع متصور نسخ در قرآن

1.نسخ حکم و تلاوت: آیه ای که مشتمل بر حکمی است به طور کامل از صفحه قرآن محو شده باشد.

2. نسخ حکم و بقای تلاوت: حکم در آیه نسخ شده باشد، ولی آیه همچنان در قرآن باقی است.

3. نسخ تلاوت و بقای حکم: که آیه از صفحه قرآن محو شده باشد ولی حکم درون آن هم­چنان باقی و نافذ است.

4. نسخ مشروط: با تغییر شرایط، حکم سابق نسخ شده باشد، ولی با اعاده شرایط گذشته حکم منسوخ قابل بازگشت باشد.

آن چه از این انواع چهارگانه معقول و قابل پذ یرش گفته­اند قابل پذیرش نیست.

نوع دوم مورد بحث است که خواهیم آورد.

نوع سوم وضع بدتری دارد، زیرا خلاف حکمت است. آیه که مستند حکم شمرده می­شود، محو شود و حکم درون آن هم­چنان باقی بماند.

نوع چهارم تمامی آیات صفح(گذشت از تعرض مشرکان) که در دوران ضعف مسلمانان در مکه نازل شده و سپس در مدینه در دوران قوت مسلمانان دستور برخورد مناسب با تعرض مشرکان و اهل کتاب صادر گشت و آیات صفح منسوخ گردید.

البته این نوع نسخ در حقیقت نسخ شمرده نمی­شود بلکه یک سری احکام متعددی است که به شرایط خاص خود بستگی دارد بلکه این تغییر موضوع است که موجب تغییر حکم گردیده است.

تنها نوع دوم از نسخ (نسخ حکم و بقای تلاوت) باقی می­ماند که محل بحث و گفتگوی اهل نظر است پیشینیان برای اثبات آن مواردی را یا دآور شده­اند که در عصر حاضر مورد مناقشه قرار گرفته است.

استاد بزرگوار آیه الله خویی تمامی آیاتی را که پیشینیان گمان نسخ برده­اند به دلیل عدم تنافی میان آنها مورد مناقشه قرار داده و هر دو آیه ناسخ و منسوخ را از محکمات شمرده­اند. حکم هر دو آیه ثابت و هم چنان نافذ است.

مثلاَ آیات صفح و آیات جهاد را متضاد ندانسته، هر یک به شرایط خودش بستگی دارد. علاوه صفح و گذشت در اسلام همواره از اصول اولیه به شمار می­رود و مسلمانان باید بیشتر جنبه گذشت و برد باری را رعایت کنند تا تنگ نظری و شدت و حدت

و نیز آیه نجوی که ابتدا دستور داده شد تا پیش از هر پرسش از پیامبر صدقه بدهند پس از این دستور صرف نظر گردید برخی گمان نسخ برده­اند در صورتی که این نیز صحنه بود برای تربیت مسلمانان در عهد اول که بی جهت مزاحم اوقات پیامبر نگردند.

بقیه آیاتی که در آنها گمان نسخ شده است، جملگی از همین قبیل و قابل حمل بر وجه دیگری است که احکام آنها را می رساند.

امام صادق(ع) می­فرمایند: ناسخ آیات ثابت در عمل هستند و منسوخ آیاتی که قبلا بر آن عمل می­شده و سپس آیه دیگری نازل و جایگزین آن گردیده است.

برگرفته از علوم قرآنی محمد هادی معرفت و دانستنیهای قرآن مصطفی اسرار

کارگاه علوم ومعارف قرآنی 5

 

جمع و تالیف قرآن

در مورد اینکه چه کسی بعد از وفات پیامبر(ص) به جمع و تدوین قرآن پرداخت از نظر محققان اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. ولی آنچه که علمای اهل شیعه و سنت بر آن اتفاق نظر دارند این است که علی(ع) آغازگر تدوین قرآن بر حسب وصیت و سفارش پیامبر اکرم (ص) بعد از رحلت آن حضرت بوده است.

علی رغم اینکه علمای اهل سنت بر حسب اختلاف نظر نام چهارتن را به عنوان نخستین جامع و مدون قرآن نام می برند. آن که از دیدگاه علمای فریقین به عنوان اولین مدون قرآن نظرها را جلب می کند علی(ع) می باشد. این چهار تن عبارتند از: علی(ع)، ابوبکر، عمر و سالم.

سیوطی می نویسد: از طریق ابن سیرین نقل شده است که گفت: علی(ع) هنگامی که پیامبر(ص) رحلت نمودند فرمود: « سوگند یاد کردم که ردا را برنگیرم جز برای جمعه تا آنگاه که قرآن را جمع آوری نمایم و در نتیجه موفق به جمع قرآن شده ام».

و نیز ابن الندیم مدت و زمانی را که حضرت علی(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) برای جمع آوری قرآن صرف کرد سه روز دانسته است و گفته آن نخستین مصحفی بود که فراهم آمد و آن مصحف نزد خاندان جعفر بود. شاید منظور ابن ندیم از خاندان جعفر خاندان امام جعفر صادق(ع) باشد.

همچنین روایات مربوط به جمع آوری قرآن توسط حضرت علی(ع) در مدارک شیعه چشم گیر است. به طور مثال در شرح کافی مولی صالح قزوینی به نقل ازکتاب سلیم بن قیس آمده است که علی (ع) بعد از وفات رسول خدا(ص) ملازم خانه شد و به جمع و تالیف قرآن اقبال نمود و از خانه بیرون نیامد تا تمام قرآن را فراهم آورد. و به ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن را مرقوم فرمود.

محدث نوری نیز احادیث فراوانی مبنی بر اینکه حضرت علی(ع) نخستین جامع قرآن بعد از وفات پیامبر(ص) بودند. نقل می کند و از جمله می نویسد که آن حضرت بعد از رحلت پیامبر(ص) از خانه بیرون نیامد و به جمع و تالیف قرآن سرگرم بود و در این کار موفق گشت و آن را به بزرگان وقت ارائه داد و فرمود: این کتاب پروردگار شما است همانگونه که بر پیامبرش نازل شد از آن حرفی کاسته نشد و بر آن چیزی افزوده نگشت.

ولی درباره نظم و ترتیب سوره ها میان اهل نظر اختلاف است. سید مرتضی علم الهدی و بسیاری از محققین و از معاصرین آیت الله خویی برآنند که قرآن هم چنان که هست در زمان حیات پیامبر(ص) شکل گرفته است. زیرا جماعتی قرآن را در آن عهد حافظ بوده اند و بسیار بعید می نماید که مسئله ای با این اهمیت را پیامبر(ص) رها کرده باشد تا پس از وی نظم و ترتیب داده شود.

این نظر قابل قبول نیست زیرا جامع بودن قرآن در آن زمان دلیل نمی شود که میان سوره ها ترتیبی وجود داشته است و اگر کسی قرآن را به طور کامل حفظ کرده است حفظ کرده است حافظ و جامع قرآن خواهد بود. بنابراین لازمه حفظ تمام قرآن ترتیب فعلی آن نیست. آنچه مهم است تکمیل سوره ها و مستقل بودن هر سوره از سوره ی دیگر است تا آیه های هر سوره با آیه های سوره های دیگر اشتباه نشود. این مهم در عهد پیامبر(ص) صورت گرفت. اما ترتیب بین سوره ها تا هنگام پایان یافتن نزول قرآن امکان نداشت زیرا پیامبر(ص) تا در حال حیات بود هر لحظه احتمال نزول سوره ها و آیه ها می رفت. بنابراین طبیعی است که نظم و ترتیب سوره های قرآن پس از حیات پیامبر(ص) صورت گرفته باشد.

بر همین اساس بیش تر محققان و تاریخ نویسان برآنند که جمع و ترتیب سوره ها پس از وفات پیامبر(ص) برای نخستین بار بدست امیرالمومنین سپس زید بن ثابت و دیگر صحابه پیامبر(ص) انجام گرفت و در مجموع شاید بتوان گفت که عمل جمع قرآن به دست صحابه پس از رحلت پیامبر(ص) از امور مسلم تاریخ است.

برگرفته از تاریخ قرآن باقر حجتی و علوم قرآنی از محمد هادی معرفت

کارگاه علوم ومعارف قرآنی4/3

آخرین آیه وسوره

درروایات نقل شده ازاهل بیت(علیه السلام)آمده است که آخرین سوره، سوره‌ی نصراست. دراین سوره به ظاهربشارت به پیروزی مطلق دین داده شده که پایه‌های آن استوارومحکم گشته است ومردم هم گروه گروه آنرا پذیرفته‌اند. بانزول این سوره یاران پیامبرخوشحال شدند زیرا پیروزی‌مطلق‌اسلام برکفرواستحکام پایه‌های دین رابشارت می‌داد. ولی عباس عموی پیامبر از نزول این سوره غمگین و گریان شد.پیامبرصلی الله علیه وآله به او فرمود:ای عمو چرا نگرانی؟گفت:" به گمانم از پایان کار تو خبر می دهد".پیامبر فرمود:"همان گونه است که گمان برده ای".پیامبر پس از آن دو سال بیشتر زندگی نکرد!1

امام صادق علیه السلام فرمود:"آخرین سوره،اذا جا نصر الله والفتح است"2

از ابن عباس نیز روایت شده که آخرین سوره،سوره ی نصر است.3

و نیز روایت شده است:آخرین سوره،سوره ی برائت است که نخستین آیات آن سال نهم هجرت نازل شد و پیامبر صلی الله علیه وآله علی علیه السلام را فرستاد تا آن را بر جمع مشرکین بخواند.4

 

 

 

 

1.تفسیر طبری،جلد10،ص554

2.تفسیر برهان،جلد1،ص29

3.الاتقان،ج1،ص27.

4.تفسیر صافی،ج1،ص680

این گونه که از آیات و روایات بر می آید سوره ی نصر پیش از سوره برائت نازل شده است،زیرا سوره ی نصر در سال فتح مکه (عام الفتح)که سال هشتم هجرت بود نازل گردیده و سوره ی برائت پس از فتح،سال نهم هجرت نازل شده است.جمع میان این روایات این گونه است که:آخرین سوره ی کامل سوره ی نصر است و آخرین سوره به اعتبار آیات نخستین آن،سوره ی برائت است.

مکی و مدنی در قرآن

یکی از مسائل مهم علوم قرآنی،مساله ی شناخت سوره های مکی و مدنی است که تشخیص آنها به دلایلی ضروری است.

1.چنین بحثی تا اندازه ای زمان نزول وحی را بیان می کند و تا حدی آیات را از نظر مکان نزول تقسیم بندی می کند که این تقسیم بندی برای تعیین زمان نزول آیات عامل مهمی شمرده می شود.

2.هرگاه دو آیه از قرآن مجید در یک موضوع باشد و حکم یکی در دیگری اختلاف داشته باشد و بدانیم که یکی مکی و دیگری مدنی است،می توانیم بگوییم که آیه ی مدنی ناسخ حکم مکی است چون از نظر زمان آیه ی مکی قبل از مدنی نازل شده است.

3.فایده ی دیگرش ایجاد اطمینان و اعتماد در دل ما می باشد.چون این کار اهتمام مسلمانان را در تمام جهات مختلف قرآن می رساند که حتی زمان نزول آن را و مکان آن را به دقت ضبط کرده اند که این سلامت قرآن و مصونیت آن از هرگونه تغییر و تحریف را می رساند.

خصایص سوره های مکی و مدنی

طبق آماری که از روایات ترتیب نزول به دست می آید،86سوره مکی و28سوره ی مدنی است که در این گروه بندی سه معیار وجود دارد:                                                          1.معیار زمان:پیش تر مفسرین معتقدند که معیار مکی یا مدنی بودن هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه است.هر سوره ای که پیش از هجرت نازل شده که پیش از هجرت نازل شده مکی و هر سوره ای که پس از هجرت نازل شده مدنی می باشد

خواه در مدینه نازل شده باشد خواه در سفر و یا در مکه در سفر حج و آیاتی که پس از هجرت پیامبر از مکه و پیش از ورود به مدینه در راه بر پیامبر نازل شده مکی است.

2.معیار مکان:هر چه در شهر مکه و پیرامون آن نازل شده است مکی است و هرچه در مدینه و اطراف آن نازل شده مدنی است.خواه قبل از هجرت یا بعد از آن نازل شده باشد و آن آیاتی که در غیر این دو منطقه نازل شده نه مکی است و نه مدنی.در این زمینه جلال الدین سیوطی آورده است که پیامبرصلی الله علیه وآله فرمودند:"انزل فی ثلاثه امکنه:مکه و مدینه والشام"که طبق گفتهی ابن کثیر،مقصود از شام تبوک است.

3.معیارخطاب:هر سوره ای که درآن خطاب به مشرکان باشد مکی و درآن "یا ایها الناس"به کار رفته باشد مدنی است،زیرا در مدینه غلبه با مومنان بوده است و در مکه با مشرکان.البته در سوره های مدنی مانند سوره ی بقره،"یا ایها الناس"به کار رفته که کلیت این معیار را خدشه دار می کند.

به طور کلی برای تشخیص سوره های مکی و مدنی ملاک هایی را مشخص کرده اند که هریک به تنهایی نمی تواند ملاک جامع و مانعی باشد.بلکه این ملاک ها تا حدودی تعیین کننده است.

این ملاک ها و علائم عبارتند از:1)نص وخبر 2)علائم صوری و ظاهری 3)علائم محتوایی و معنوی

برگرفته از کتاب های:

1.تاریخ قرآن نوشته ی دکترمحمود رامیار

2.علوم قرآنی نوشته ی محمدهادی معرفت

 

 

کارگاه علوم ومعارف قرآنی 4/1

اولین آیه و سوره

درباره اولین آیه یا سوره ی نازل شده چهار نظر وجود دارد:   1- گروهی معتقدند اولین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد                                              

 

J-

سه یا پنج آیه از اول سوره ی علق می باشد که مقارن با بعثت پیامبر (ص) نازل شده است . هنگامی که فرشته فرود آمد و پیامبر را ندا داد و به او گفت : بخوان ، گفت :چه بخوانم ؟ گفت : اقرا باسم ربک الذی خلق .....

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود : ( اول ما نزل علی رسول (ص) بسم اله الرحمن الرحیم . اقرا باسم ربک....   و آخر ما نزل علیه : اذا جاء نصراله .......)

2- گروهی معتقدند : نخستین سوره ی نازل شده مدثر است . از ابن سلمه روایت است که از جابر بن عبداله انصاری سوال کردم : کدامین سوره یا آیه ی قرآن برای نخستین بار نازل شده ؟ گفت «یا ایها المدثر » گفتم : پس « اقرا باسم ربک » چه ؟ گفت : گفتاری که از رسول اکرم (ص) را شنیدم را باز گو می کنم که فرمود : مدتی در غار حراء بودم هنگامی که از کوه پایین آمدم ندایی شنیدم ، سر به آسمان بلند کردم ناگهان جبرئیل رادیدم . به خانه آمدم لرزشی مرا فرا گرفت ، نزد خدیجه آمدم خواستم مرا بپوشاند. آن گاه «یا ا یها المدثر،قم فانذر» نازل شده.

گروهی از این حدیث استفاده کرده  و اولین سوره نازل شده بر پیامبر را  یا ایها المدثر دانسته اند درصورتی که  این حدیث اشاره ای به این امر ندارد.

3- گروهی اولین سوره نازل شده را سوره فاتحه می دانند. زمخشری می گوید«بیشتر مفسرین بر این عقیده اند که سوره فاتحه اولین سوره نازل شده قرآن است .» علامه طبرسی از استاد احمد زاهد در کتاب ایضاح به نقل از سعیدابن ال مسیب از مولا امیر المومنین (ع) فرمود از پیامبر از ثواب قرائت قرآن سوال نمودند پس آن حضرت ثواب هر سوره را بیان نمود به ترتیب نزول سوره ها .پس اولین سوره ای را که درمکه نازل شده سوره فاتحه برشمرد. در کتاب دارالسلام از محمد تقی نوری آمده است که سوره حمد قبل از نبوت پیامبر و به صورت رویای صادقه بر پیامبر الهام شده است. میان این سه نظر می توان به گونه ای جمع کرد. زیرا نزول سه یا پنج آیه از اول سوره علق به طور قطع در ابتدای بعثت بوده است و این نظر مورد اتفاق نظر است. بعد چند آیه ا ول سوره مدثر نازل شده و اولین سوره کامل که بر پیامبر نازل شده سوره حمد است و به نام فاتحه الکتاب خوانده می شود. پس اگر ترتیب سوره ها را از نظر ابتدای سوره ها در نظر بگیریم اولین سوره علق است و اگرسوره کامل را ملاک بدانیم اولین سوره کامل سوره حمد است.

4- معتقدان به این قول به روایتی استدلال می کنند که واحدی نقل می کند که گفتند نخستین چیزی که از قرآن نازل شده بسم الله الرحمن الرحیم سوره اقراء می باشد.ولی به این سخن هم پاسخ داده اند و گفته اند در ابتدای تمام سوره ها بسم الله وجود دارد. اگر بسم الله الرحمن الرحیم را  آیه ای جدا بدانیم نخستین آیه ای  است که نازل شده است . باید اضافه کنیم که طبری در روایتی از ابن عباس نقل می کند که درآغاز نزول جبرئیل استفاده را به پیامبراکرم  آموخت. سپس گفت : بگو بسم الله الرحمن الرحیم . درهر حال بسم الله اولین  کلمه ای است که بر پیامبرنازل شده است .

برگرفته از کتابهای
ا- تاریخ قرآن کریم از محمد باقر حجتی

2-علوم قرآنی از محمد هادی معرفت

3- تاریخ قرآن دکتر محمود رامیار

 

کارگاه علوم ومعارف قرآنی 4/2

نزول قرآن

قرآن مجموعه آیات و سوره های نازل شده بر پیامبر(ص) قبل و بعد از هجرت بوده است که بطور پراکنده به مناسبت های مختلف نازل شده و بصورت مجموعه کتاب درآمده است.

نزول قرآن تدریجی بوده و تا آخرین سال حیات پیامبر(ص) ادامه داشته است. در طول زندگی پیامبر هرگاه اتفاقی رخ می داد برای پاسخ به سوال های مطرح شده در مورد آن پیشامد یا برای رفع مشکلی مجموعه ای از آیات یا سوره ای نازل می شده است. این اتفاقات و پیشامد ها را اصطلاحا شان نزول یا اسباب نزول می نامند که برای تفهیم بهتر آیات بهتر است شان نزول را بدانیم. نزول پراکنده قرآن آن را از دیگر کتب آسمانی جدا می سازد. صحف ابراهیم و اواح موسی به یک باره نازل شد و همین امر موجب خرده گیری بسیاری از مشرکان گردید و گفتند چرا قرآن یک جا بر او نازل نگردید؟ در جواب این سوال مشرکان در سوره فرقان آیه 32 آمده است: «این بخاطر آن است که قلب تو را بوسیله آن استوار گردانیم و آن را به تدریج بر تو خواندیم».

بطوری که از قرآن استنباط می شود، تدریجی بودن نزول قرآن به این دلیل است که پیامبر(ص) و مسلمانان احساس کنند که همیشه مورد عنایت و لطف خاص خداوند قرار دارند و باعث دلگرمی آنها می شود.

«واصبرو لحکم ربک فانک باعیننا ...: و در برابر دستور پروردگارت شکیبا باش چرا که مورد عنایت کامل ما قرار داری ...» طور 48:52.

آغاز نزول

آغاز نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و در شب قدر صورت گرفت. شب قدر –نزد امامیه- میان دو شب 21 و 23 رمضان مردد است. شیخ کلینی از حسان بن مهران روایت کرده است گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: شب قدر کدام است؟ فرمود: «آن را در یکی از دو شب 21 و 23 جستجو کن».

سه سال تاخیر نزول

آغاز وحی رسالی در 27 ماه رجب، 13 سال پیش از هجرت بود، ولی نزول قرآن به عنوان کتاب آسمانی سه سال تاخیر داشت. این سه سال را به معنی فترت می خوانند (کنایه از قطع تداوم وحی قرآنی). پیامبر(ص) در این سه سال دعوت خود را سری انجام می دادند تا آیه « فاصدع بما تومرو: حجر94» نازل شد و دستور اعلان دعوت را دریافت کرد.

طبق روایات اهل سنت قرآن یک جا از عرش بر آسمان اول(پایین ترین آسمان ها) نازل گردید آنگاه در جایگاهی به نام «بیت العزه» به ودیعت نهاده شد ولی در روایات شیعه آمده است که قرآن از عرش بر آسمان چهارم فرود آمده و در بیت معمور نهاده شد. فیض کاشانی بیت معمور را قلب پیامبر دانسته است زیرا قلب آن بزرگوار خانه معمور خداست که در آسمان(رتبه) چهارم جهان ماده قرار دارد. پیامبر مراتب جماد و نبات و حیوان را پشت سرگذاشته و به اوج مرتبه چهارم یعنی جهان انسانیت نایل گشته است. آن گاه قرآن در مدت بیست سال از قلب پیامبر به لسان شریفش جریان می یافت.

برگرفته از کتاب علوم قرآنی –محمد هادی معرفت